چگونه بحث کنیم ؟
۲ فروردین ۱۳۹۰
سبز سبزم :بحث به معنای جدی این کلمه هنر است.شیوه ی بحث یکی از مسایل حاد روز است، زیرا کوره بحث سیاسی همه جا گرم است. متأسفانه بحثها بلامقدمه «درمیگیرند» و برنامهای ندارند، و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمیآیند. چیزی که مفت نمیارزد و «راهی به دهی ندارد» و وقت تلف کردن است.
چرا باید بحث کرد؟ با که باید بحث کرد؟ در چه موضوع باید بحث کرد؟ چگونه باید بحث کرد؟ همه این پرسشها باید در ذهن بحثکنندگان، پاسخ روشن داشته باشد.
بدترین شکل بحث، بحث در باره همه چیز، بحث از این شاخ به آن شاخ است. شرط یک بحث منظم، مقابله دو یا چند حکم روشن در برابر یکدیگر است و متمرکز کردن بحث بر روی آن نکات. اگر بخواهیم در یک بحث همه چیز را حل کنیم، هیچ چیز را حل نکرده ایم.
بحث با هر کس فایدهای ندارد. کسانی هستند که به اصطلاح تصمیم خود را گرفته اند و سپس پی «بهانه» میگردند تا «حرف خود را به کرسی بنشانند». چنین کسانی هرگز قانع نمیشوند. اگر در یک استدلال شکست بخورند، مطلب دیگری را پیش میکشند و بسته به زیرکی و استادی خود در سفسطه، میتوانند بالاخره دستگیرهای پیدا کنند و داد خواستهای خود را به طور ابدی مکرر سازند. بحث با این قبیل اشخاص که جویای حقیقت نیستند، جز «خون خود را کثیف کردن» ، جز صرف انرژی بدون کسب نتیجه، فایدهای ندارد،چنین اشخاصی را به حال خود بگذارید. خطاست اگر کسی فکر کند همه کس را میتوان قانع کرد، یا همه را باید قانع کرد.
صرفنظر از افرادی که «تصمیم خود را گرفته اند»، اشخاصی هستند که فقط طی زمان و به کمک حوادث به تدریج به نکتهای پی میبرند. شما چرا عجله دارید؟ بگذارید «زمان» هم کمک کند. گاه بیان شما قاصر است، ولی بیان رویدادها بلیغ است.
بحث باید با کسی انجام گیرد که جویندهای خالی از غرض و مرض است و اقناع وی برای جنبش سودمند است. برخیها، تازه اگر هم به اصطلاح قانع شوند، باید دید آیا در عمل حاضرند، یا میتوانند به جریان جنبش، به حقیقت جنبش سودی برسانند؟ بحث تجملی چه لزومی دارد؟ بحث به خاطر بحث که کار بیثمری است!
لذا در انتخاب طرف مورد بحث باید دقیق و بصیر بود و انرژی خود را بیهوده به هدر نداد و در هر جا و با هر کس بحث راه نیانداخت و قدرت انتخاب داشت.
شیوه درست بحث ما با شیوه بحث مخالفین ما فرق دارد. برخی از مخالفین ما از متلک، توهین، مسخره کردن، نیش زدن، سفسطه، نقل قول دروغ، فاکت بیاساس، ادعا، لاف و امثال آن ابایی ندارند. هدف آنها «از میدان بدر کردن» طرف است، به هر قیمت که باشد.
برخی افراد عاطفی یا بیتدبیر، زود در دام این شیوههای نادرست و غیرانسانی بحث میافتند و آنها هم به همین روشها متوسل میشوند، این آغاز شکست است، زیرا هرگز ما نمیتوانیم و نباید بتوانیم در شیوههای سفسطهآمیز، دروغ و بهتانگویانه بحث مانند برخی از مخالفان خود باشیم. اگر چنان بودیم، ما فاقد مختصات اخلاقی یک انقلابی هستیم و باید تجدیدنظر را از خودمان شروع کنیم.
وقتی کسی شروع کرد بدین شیوه نادرست بحث کردن، باید با نهایت متانت گفت، «من برای این نوع به اصطلاح بحث کوچکترین آمادگی ندارم. اگر شما واقعاً خواستار یک بحث جدی هستید، در آنصورت ابتدا نظری را که میخواهید ثابت کنید، دقیقاً بیان دارید و دلایل آن را ذکر کنید، تا من، اگر با آن نظر موافق نیستم، حکم مورد علاقه و دلایل خود را ذکر کنم و سپس بحث در این مجرا تا آنجا سیر کند که معلوم شود آیا حصول توافق بین ما میسر است یا نه.» هرگز، حتی با یک لفظ هم باشد، نباید در بحثهای جنجالی، در بحثهای «دوئلی» شرکت جست، این کار به کلی بیفایده است.
این را هم باید دانست که بحث کردن کار سادهای نیست. شما که میخواهید از اندیشه، خود و جنبش دفاع کنید، باید فردی مطلع باشید، باید بتوانید با وقوف بر مسأله و نیز با ایمان از تز خود دفاع کنید، باید فردی کاملاً صدیق باشید. اگر مطلبی را نمیدانید یا انتقادی را وارد میشمرید، نباید پنهان کنید. «شلوغ کردن» برای پوشاندن نقطه ضعف خود، کار ما نیست. کسی قادر است بحثی به معنای علمی کلمه انجام دهد که دانا، با ایمان و متین باشد و بتواند اندیشهای را که درک کرده با شجاعت بیان کند.
این شخص میتواند یک کارگر، یک کشاورز، یک روشنفکر ، یک کارمند و غیره باشد. فرق نمیکند، بحث میتواند در سطح بالای «آکادمیک» یا در سطح عادی زندگی روزمره بگذرد.
ولی در هر حال بحث باید تمیز، روشن، استدلالی و متین و ثمربخش باشد. شیوههای استدلال مختلف است. بحث «هنر» است و مانند هر هنری به « شم » و « قریحه » نیازمند. اینکه چه استراتژی در بحث دنبال شود که همین نتیجه را بدهد، چیزی نیست که آن را بتوان قاعدهبندی کرد. قاعدهبندیها میتوانند بسیار دور و دراز هم باشد، ولی زندگی اشکال نوبهنویی به میان میآورد. لذا توصیههای ما در مورد بحث در چهار نکته زیرین خلاصه میشود:
الف) بحث فقط در مواردی باشد که از آن سودی برای کار حاصل است،
ب) بحث در باره مسایلی انجام گیرد که نظرها روشن است (چه میگوید و چه میگویم).
ج) بحث تنها با شیوۀ اصولی انجام گیرد و هرگز با شیوههای غیراصولی نباشد،
د) بحث تنها در صورت اطلاع از مطلب و با بیانی قابل فهم انجام گیرد. هرگاه مطلب بر شما روشن نیست، سخن نگویید و یا مطلب خود را پیچیده و فضلفروشانه به میان نیاورید. بحث میدان جلوهفروشی نیست.
جهت اخلاقی بحث از جهت منطقی و سیاسی آن اهمیت کمتری ندارد. طرف شما و همه کسانی که احیاناً ناظر بحث هستند، باید برتری روحی و اخلاقی شما را در کنار برتری منطقی و سیاسی حس کنند.
طی بحثها روح خود را آبدیده کنید. خطاها، شتابها، انحرافهای خود را ببینید. در مجلس بعدی مباحثه، با بسیج عقلی و اخلاقی بهتر وارد شوید. یک بحاث ورزیده نقش حساسی دارد و میتواند جبهه های دروغ و سفسطه را بشکند و حرف خود را پیش ببرد.
0 نظرات: